((رحلت حضرت زینب))
آن روز که در سایه سار بلند شکیبایی ات، درد تکیه زد و غم صبورترین شانه و مطمئن ترین قلب را در ازدحام خون و عطش و تازیانه یافت، تمامی عالم به قدرت و توانایی زنی ایمان آوردند و اندیشه بی بنیاد ضعیف انگاری جاهلان بر سرشان آوار شد...
آن روز که از ساحل گودال گذشتی و موج متلاطم خون خدا تا ابدیت دامن می گسترد، هیچ کس تو را شکسته ندید ...آنان که حماقت خویش را راست ایستاده بودند و فروشکستنت را انتظار می کشیدند ، بزرگ بانویی را دیدند که راست قامت میدوید !!! اگر هم خم می شد برای بوسه وداع بر حلقومی بریده و نشاندن پیکری بود که آماج زخمها بود ...
فریادت تا ابد بر گوش جهانیان طنین انداز است
((خدایا این قربانی را از آل محمد بپذیر))
و حالا خود پس از گذراندن این تألم و خستگی ؛ چه عاشقانه پر می کشی...
آبروی عشق و صبر آزادیت از قفس دنیا تهنیت باد...
نام تو تا ابد بر تارک عاشقان دنیا فروزنده می ماند، یا زینب کبری